موافق هستين يا نه
سير تكامل دايناسور
سرويس تحويل غذا رايگان در سال 1343 در تهران
يادتان باشد..............
به اين ميگن مسافرت دبش .............
متولد كدوم ماه هستي
فقط حال كنيد براي اين خانواده.آيا اينا زناشن يا دختراش ؟؟؟
كدوم يكي رو بيشتر دوس داريد 1 يا 2
بادا بادا مبارك بادا ايشالا مبارك بادا
يكي ار گران قيمت ترين ماشين هاي جهان كه رنگ منحصر به فرد ترين ويژگي ااين ماشينه
مدل فشن جديد......
خدايي نگاه چه خوشگله.....
زمین به مرد بودنت نیاز داره …
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردمردونه عشق بورز …
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….
باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …
مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش
كاش عشق من هم
مثل نقاشي ام بود
گوشه چشم هاي خودتونو بكشيد و عكس زير را نگاه كنيد. چه چيزي ميبينيد؟
ببين ديدن دختر پير مردارو هم جو گير ميكنه
به نام خدایی که خالق عشق است
خدا قلب را آفرید و برای آن دو تپش قرار داد، تپش تن و تپش روح.
تپش تن، تپش قلب بود و تپش روح، عشق، و این " دل " که مرکز خواستن است. این تمایل میان زمین و آسمان در نوسان است.
اگر به سوی شکم و شهوت گراید زمینی می شود و به سوی خرد و عقل، آسمانی، و علامت آسمانی بودن عشق قداست است.
کدام عاشق در چشمان معشوق می تواند نگاه کند !؟ کدام ؟
چرا !؟
چون معشوق آسمانیست، سخت است نگاه در نگاه او...
زندگی با عشق رنج است و بی عشق مرگ.
اما رنج عشق با امید وصال بسیار شیرین و گواراست. عشق را جز با رنج نفروشند.
خدایا! هدف عاشقی رسیدن به معشوق نیست، یاری ام کن دریابم هدف، عاشق پیشگیست نه رسیدن به معشوق.
معشوق بهانه است، عشق هدف است.
حکایت وقت رسیدن مرگ...!
یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...
مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ...
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... مرده گفت :
حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ... مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره...
توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ... مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت...
مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست ... و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...
مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت ...
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم ...
نتیجه اخلاقی:
سر هرکسی رو میشه کلاه گذاشت... الا سر مرگ....
سر مرگ رو تابحال هیچ کس نتونسته کلاه بگذاره... بیاییم با زنده ها هم ...
منصفانه رفتار کنیم تا به وقت رسیدن مرگ هم منصفانه بپذیریم که وقت رفتمونه و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم...
مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت.
امتحان برای پی بردن به اینكه مغز شما سريع كار ميكند يا نه !
oدر اینجا چهار سؤال معمولی و یك سوال جایزه وجود دارد. شما باید فوراً به آنها
پاسخ دهید.
شما نباید وقت زیادی تلف كنید، به همة سوالات فوراً پاسخ دهید.
قبوله؟
oآماده؟ حركت!!!
سؤال اول:
oشما در یك مسابقة سرعت شركت كردهاید.
oاز نفر دوم سبقت میگیرید.
oاكنون در چه جایگاهی قرار دارید؟
.
.
.
.
.
جواب:
oاگر پاسخ شما جایگاه اول بوده، بطور حتم شما دارید
اشتباه میكنید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید،
جایگاه او را به دست خواهید آورد پس دوم میشوید!
آیا جوابتان درست بود؟
oنه؟ تو سؤال بعدی بیشتر سعی كن.
oآری/ نه؟ برای جواب دادن به سوال دوم به اندازهای كه در سؤال اول وقت تلف كردی،
معطل نكن.
سؤال دوم:
oاگر از نفر آخر سبقت بگیرید، جایگاه شما...؟
جواب:
.
.
.
oاگر پاسخ شما جایگاه یكیمانده به آخر بوده،
دوباره دارید اشتباه میكنیـد!
oبه من بگو ببینم: تو چطور میتونی
از نفر آخر سبقت بگیری؟؟؟؟
تا اینجا كه زیاد خوب نبودی! بودی؟
سؤال سوم:
oیه سؤال خیلی سادة ریاضی!
oتوجه: این مسئله فقط باید در كلة شما حل شود! از كاغذ و قلم و
ماشینحساب استفاده نكنید.
سؤال سوم:
1000 o تا بگیر و 40 تا بهش اضافه كن.
o حالا 1000 تای دیگه بهش اضافه كن.
oحالا 30 تا اضافه كن.
1000 oتای دیگه اضافه كن.
o حالا 20 تا اضافه كن.
o حالا 1000 تای دیگه هم اضافه كن.
oحالا 10 تا بهش اضافه كن.مجموعش چقدر شد؟
.
.
.
.
.
جواب:
oمجموعش شد 5000 تا؟
oجواب درست در حقیقت 4100 میباشد!
oقبول نداری؟ با ماشین حساب خودت چك كن!
oامروز قطعاً روز تو نیست.
oمیشه سؤال آخر را درست جواب بدی؟
.
.
.
سؤال چهارم:
oپدر مریم پنج تا دختر داره:
oنانا،
oنِنِ،
oنینی،
oنُنُ،
oاسم دختر پنجم چیه؟
.
.
.
.
جواب:
oنونو؟
oنــــــه! البته نه.
oاسمش مَریمه!
oسؤال رو دوباره بخون.
خُب، حالا سؤال جایزه:
oیه آقای كر و لالی میخواد مسواك بخره. با در آوردن ادای مسواك زدن،
اون میتونه خواستهاش را به دكاندار حالی كنه و موفق به خرید مسواك بشه.
سؤال:
oحالا اگه یه مرد كوری بخواد عینك آفتابی بخره، چطوری باید
منظورش رو به فروشنده حالی كنه؟
.
.
.
جواب:
oاون فقط باید دهنشو باز كنه و اینو از فروشنده بخواد.
به همین سادگی! کور که زبان دارد
خودتو چطور دیدی؟
بسم تعالي
با عرض سلام به همه بازديد كنندگان محترم.ضمن خوش آمدگويي به وبلاگ چت عكس لحظات خوب و خوشي رو براي شما آرزو مندم.چت عكس توسط اين جانب در تاريخ 1392/3/24 افتتاح شد ه، بر روي پسران و دختران ايراني . با ياري خداوند و دوستان عكس چت پذيرايي مهمانان عزيز هست و خواهد بود و با نظارت 24 ساعته نميگذارد به كسي توهين يا بي احترمي بشود و در راستاي مشورت و همكاري با كاربران محترم وبلاگ و انجمن هاي براي عكس چت قرار داده ايم كه مارو در عكس چت همياري بكنيد با عضويتت در وبلاگ ميتوانيد مطلب دلخواه خود را ارسال يا مشكلات و پيشنهادات خود را مطرح كنيد وويا مقامي را در وبلاگ به خود اختصاص دهيد. با تشكر مدير عكس چت
تمام اميد ما به شما دختر پسران ايراني
تبادل لينك خودكار با عكس چت